تفاوتهای ازدواج سنتی و مدرن
تعداد بازديد : 792

ازدواج و مسائل مرتبط به آن از موضوعات حساس و پرحاشیه در جامعههای مختلف است و در جامعههایی که درگذر از سنت به مدرنیته هستند کمی پرحاشیه تر؛ روزگاری مدل سنتی ازدواج مورد اقبال بود، زمانی اینترنتیاش مد شد و در برههای عشقهای خیابانی پایه ازدواج قرار گرفت و زمانی سپیدش نرخ بازار شد و با هر فراز و نشیب نظریهپردازهایی در رد و یا قبولش نظریهپردازی کردند.
یک آمار نگرانکننده
اما نکته مهم و قابلتوجه این است که با تغییر سبک ازدواج در ایران متأسفانه روزبهروز آمار طلاق در کشور در حال بالا رفتن است و طبق بعضی آمارهای غیررسمی این آمار به مرز ۲۵% رسیده است و این به این معناست که از هر ۴ ازدواج یکی به طلاق منجر میشود درحالیکه اگر به دو دهه گذشته برگردیدم این آمار تا حد زیادی متفاوت است؛ بهعنوانمثال در سال ۱۳۸۰ نسبت طلاق به ازدواج ۴۵/۹% بوده است و اینزمانی است که بحث آزادی و روابط خارج از عرف بهتازگی توسط برخی از جریانها حاکم موردتوجه قرارگرفته بود و بعد از اوج گرفتن این جریان و نیز برداشته شدن فضای رسمی و حمایت برخی از جریانهای سکولار درست طی کمتر از یک دهه با رشد ۶% به آمار بیسابقه ۳۹/۱۵% میرسد و بعد از اندک زمانی یعنی ۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۳ با رشد تصاعدی این آمار مرز هشدار را رد کرده و در مناطقی مثل تهران مرز ۳۰% را رد میکند و به ازای هر ۸/۲ ازدواج یک طلاق به ثبت میرسد. از طرفی میزان طلاق در مناطق سنتی مثل روستاها و شهرهای سنتیتر بسیار کمتر از شهرهای بزرگ است بهعنوانمثال در روستاها رشد آمار طلاق از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳ چیزی نزدیک به ۱۵% بوده درحالیکه این آمار در شهرها نزدیک به ۷۷% رشد داشته است.
برآیند این آمار
با یک بررسی سطحی نکتهای که نظر را جلب میکند این است که درست از زمانی که سبک زندگی مخصوصاً سبک ازدواج در ایران دستخوش تحول گردید، رشد تصاعدی آمار طلاق نیز شروع شد و مناطقی مثل روستاها که آسیب کمتری در خصوص سبک زندگی و شیوه ازدواج دیدهاند از این رشد نامطلوب جان سالم به دربردهاند.
رکن ازدواج پایدار
یکی از مهمترین نکاتی که در سبک ازدواج سنتی بوده و باعث میشد تا زندگی قوام لازم را داشته باشد تشکیل زندگی بر اساس دو مسئله مهم به اسم قانونها و سنتها بود. در سبک ازدواج سنتی طرفین نسبت به قانونهای شرعی پایبندی داشتند و شروع زندگی از مجرای قانونی آن بود؛ به این معنا که شروع روابط بر اساس عقد شرعی بود و طرفین بعد از خواستگاری و عقد، روابط محرمانه را شروع میکردند. آنها هیچگاه قبل از ازدواج باهم کافیشاپ نمیرفتند و شبها تا نصفهشب باهم چت نمیکردند و تا زمان عقد دستبههم نمیزدند. پسر و دختر حفظ حرمتها را لازمه زندگی پاک خود میدانستند چیزی که امروزه در حال فراموششدن است.
از طرفی برای این عقد شرعی ضمانتهایی وجود داشت. مثل مهریه و پرداخت نفقه که باعث میشد مردها که روح تنوعطلبی دارند و نیز از طلاق آسیب کمتری میبینند با کوچکترین ناراحتی به فکر طلاق نیفتند و این گزینه را برای خود هزینهبر ببینند؛ اما در بعضی از ازدواجهای نوین مثل ازدواج سپید این ضمانتها برداشتهشده است و مردو زن تا زمانی که حس تنوعطلبیشان گل نکرده است در کنار هم زندگی میکنند و بهمحض دلزدگی به آن عشقهای ادعایی و رؤیایی پشت پا میزنند و به دنبال بختی دیگر میروند.
عدم پایبندی به قانونها در قبل از ازدواج و تشکیل زندگی بر پایهای که قانون در آن مراعات نشده است از ریشههای بدبینی بین زوجین است که درصد بالایی از علل طلاق را در کشور ما به خود اختصاص داده است، احتمال این عدم پایبندی بعد از ازدواج باعث میشود که طرفین دائماً نسبت به یکدیگر شک داشته باشند و بهمرورزمان این شک تبدیل بهیقین به خیانت طرف مقابل و درنهایت انصراف از ادامه زندگی یعنی طلاق شود.
از طرفی در فرهنگ ایرانزمین سنتهایی برای ازدواج وجود داشته است که مراعات این سنتها نیز در قوام زندگی تأثیرات بسزایی دارد؛ بهعنوانمثال رسم بر این بوده که اگر قرار است پسری همسری انتخاب کند محارم او مثل مادر و خواهر او به دنبال گزینههای مختلف میگشتند و با معرفی به پسر در مورد کلیت ماجرا از او نظرخواهی میکردند و بعد از هماهنگی با بزرگترهای دختر، پسر به همراه خانواده خود با شاخه گلی که نشان از حسن نیت او بود به مجلس خواستگاری میرفت و بعد از چند جلسه صحبت و آشناییهای لازم طرفین نظر خود را اعلام میکردند. آنها در پارک برای هم چشمک نمیزدند و یا در بسترهایی آلودهای مثل لاین و تلگرام نیمه گمشده خود را که ازقضا ممکن است نیمه گمشده ده نفر دیگر هم باشد پیدا نمیکردند. آنها برای سنت ایرانی خود یعنی ازدواج زیر نظر و چتر حمایتی بزرگترها احترام قائل بودند.
این نکته غیرقابلانکار است که دختر و پسر در اوج جوانی سرشار از احساساتاند بهگونهای که در بسیار از موارد چشمشان به روی واقعیتها بسته میشود؛ ولی وقتی به واقعیت زندگی رسیدند و شرایط عادی شد حقیقت را میبینند و با پدیدار شدن حقیقت فکر جدائی اندیشه شب و روزشان میشود.
از دیگر سنتهای ازدواج گرفتن مجلس عروسی و اعلام عمومی وصلت زن و شوهر است تا همگان بدانند این دختر و پسر باهم ازدواج نمودهاند و این اعلام عمومی ضمانتی دیگر بر استحکام بنیان خانواده شود و نیز در صورت بروز مشکل مؤمنین برای حلوفصل اختلافات به آنها کمک کنند.
در طرف مقابل و در شیوههای مثلاً مدرن ازدواج، این رسوم یا از حالت متعارف خارجشده آنقدر پررنگ میشود که اصل هدف ازدواج در آن گم میشود و یا چون ازدواج سپید همه این رسوم کنار رفته و طرفین بدون هیچ اعلام و اطلاعی به یک زندگی مشترک متزلزل تن میدهند که هردو طرف میتواند زنگ خطر طلاق را به صدا دربیاورد. نکته جالب این است که رسول خدا (ص) نیز برگرفتن مراسم عروسی برای حضرت زهرا (س) اصرار داشتند ولی این مراسم نورانی را به شیوهای ساده ولی پرنشاط بر پا کردند و دستور دادند غذایی آمادهشده و لباسی برای فاطمه (س) خریداری شود وزنان او را دوره کرده و تکبیر بگویند و باشکوه و جلالت فاطمه (س) را به خانه بخت ببرند.

یک گلایه یک پیشنهاد
در مسائل فرهنگی همیشه یکسری مشکل را باید در رسانهها جستجو کرد و در تغییر سبک ازدواج نیز یک ریشه در سینما و تلویزیون قرار دارد. متأسفانه در دهه ۷۰ و با باز شدن فضای بیبندوباری، به اسم آزادی، فیلمسازان و صاحبان کمپانیهای فیلمسازی با نمایش نوع جدیدی از زندگی و ازدواج و با راحت نشان دادن روابط غیرمتعارف زمینه را برای سرعت تغییر سبک ازدواج در ایران فراهم کردند و امروز نیز یکی از کلیدهای حل این معضل و بازگشت به سبک ازدواج پایبند به سنتها و قانونها، در دست سینما و تلویزیون است که متأسفانه بسیاری از فیلمسازان ما حاضر به چرخاندن این کلید در قفل سینمای خانوادگی کشور نیستند.
نکته ظریفی که وجود دارد این است که اگر به زنجیرهها و فیلمهای سینمای وارداتی نگاه کنیم خواهیم دید که آنها برای بر هم ریختن نظم سنتی ازدواج در ایران از سالها قبل اقدام به ساخت فیلم نمودهاند و بهعنوانمثال با ساخت سریال فرندز فرهنگ ازدواجهای بدون ضمانت را به جوانان کشور معرفی نمودند. این کار دقیقاً زمانی صورت میگرفت که در ایران و فضای سینمائی آن سریالهای بدون فیلمنامه فقط به دنبال فضای عاشقانهای بودند که لیلی و مجنونها را به هم برسانند تا در گیشهها فروش بیشتری داشته باشند.
سینما و القای فرهنگ و اسطورهسازی، این ابزار از اصلیترین راهکارهای القاء سبک ازدواج صحیح است که متأسفانه مغفول مانده است و فیلمسازان متعهد باید به آن ورود پیدا کنند تا بتوانند بر اذهان عمومی تأثیرگذار باشند. فرجالله سلحشور کارگردان متعهد کشورمان به نقل از آیتالله جوادی آملی میگرفت: امروز اگر پیغمبری ظهور کند حتماً دوربینی بر دوش خواهد داشت.
خلاصه آنکه پایبندی به قانونها و سنتها باعث قوام خانواده میشود و فراموشی آنها بنیان خانواده را سست مینماید چیزی که امروزه بهوضوح مشاهده میشود و حتی اگر برای آن استدلالی هم نداشته باشیم مشاهدات عینی در اثباتش کفایت میکند.